loading...
مدادقرمز
kianoush atiqe بازدید : 122 یکشنبه 28 دی 1393 نظرات (0)

 

ویژگی های عناصر در جدول تناوبی

ضرورت طبقه بندي عنصرها
دانشمندان با مطالعه بر روي عناصر متوجه شده بودند كه با وجود تفاوت بين
 خواص عنصرهامشابهت فيزيكي و شيمياييبين عناصر وجود دارد. تفاوت ها نيز از نظم و ترتيب خاصي پيروي مي كند.
طبقه بندي عناصر، با توجه به تشابه برخي از عنصرها با يك ديگر، و نظم و
 ترتيب موجود در تغييراتخواص آنها امكان پذير بود.
سرگذشت جدول
 عناصر

· اولين دسته بندي توسط لاوازيه صورت گرفت. لاوازيه عناصر را به دو دسته فلز و نافلز تقسيم كرد.
·
 دوبراينر دانشمند ديگري كه عناصر در دسته هاي سه تايي به جدول زير تقسيم بندي كرد.
نيوزلند
 براساس قانون اكتاو (گام هاي موسيقي) هفت عنصر را در هفت دسته هفت تايي دسته بندي كرد.در اين دسته بندي خواص فيزيكي و شيميايي در عنصر هشتم تكرار مي شد.

اولين دانشمندي كه عناصر را طبقه بندي كرد
 مندليف روسي بود.
مندليف به تغييرات خواص عناصر توجه نمود. او با بيان قانون تناوبي جدول خود
 را عرضه كرد.
مندليف در تنظيم جدول دو اصل را رعايت كرد.
1-
 اصل تشابه خواص عناصر  (قرار گرفتن عناصر با خاصيت هاي مشابه در زير هم در يك ستون)
2-
 افزايش تدريجي جرم اتمي عناصر در رديف هاي كنار هم (تغيير تدريجي خواص)
مندليف عناصر شناخته شده زمان خود را در چند رديف (دوره ـ تناوب) براساس
 افزايش جرم اتمي از چپ به راست منظم نمود. به گونه اي كه عناصر با خواص مشابه زير يكديگر در يك ستون قرار بگيرند.


اين كار باعث شد خانه هاي خالي متعددي از عناصر كه در زمان مندليف كشف نشده
 بود پيش بيني شود در نتيجه قدم بزرگ در راه كشف اين عناصر توسط محققين برداشته شود.
ايراد جدول مندليف:
 چند مورد بي نظمي ديده مي شد و آن اين بود كه براي رعايت اصول تشابه مجبور شد عناصر سنگين تر را قبل از عناصر سبك تر قرار دهد.
قانون تناوبي مندليف:
 اگر عنصرها به ترتيب افزايش جرم اتمي در كنار هم در رديف قرار گيرند خواص فيزيكي و شيميايي آنها به طور تناوبي تكرار مي شود.
موزلي با كشف عدد اتمي تعداد پروتون هاي هسته نشان داد كه عدد اتمي معيار
 مناسب تري براي تنظيم عناصر در جدول تناوبي است.بر همين اساس موزلي معيار تنظيم عناصر در جدول را تغيير داد. به طور كه در
جدول تناوبي امروزي عناصر بر مبناي عدد اتمي (نه جرم اتمي) تنظيم شده
 اند.


قانون تناوبي جدول امروزي:براساس كار موزلي ـ
 قانون تناوبي عناصر ـ هر گاه عناصر را براساس افزايش عدد اتمي در كنار يكديگر قرار دهيم خواص فيزيكي و شيميايي آنها به طور تناوبي تكرار مي شود.
سه مورد بي
 نظمي جدول تناوبي مندليف:
در جدول پيشنهادي مندليف نيكل بعد از كبالت و يد نيز بعد از تلور آمده است.
  (لازم به ذكر است كه آرگون و پتاسيم هم جزء اين بي نظمي ها قرار مي گيرد اما بايد دانست كه در زمان مندليف هنوز گازهاي نجيب كشف نشده بود.) مندليف نه (9 ) مورد خواص و محل عنصر را پيش بيني كرد كه هشت مورد آن درست بود.سه مورد آن به ترتيب اكا سيلسيم(همان ژرمانيم) ـ اكابور (همان اسكانديم) ـ اكاآلومينيم (همان گاليم ) بودند.

جدول تناوبي عناصر: جدول داراي 18 گروه و 7 دوره مي باشد.

ويژگيهاي عناصر

شماره دوره تعداد
 لايه ها اصلي و شماره گروه تعداد الكترون هاي لايه آخر يا لايه ظرفيت و شماره خانه تعداد كل الكترون ها يا پروتون ها را نشان مي دهد.
جدول داراي 8 گروه اصلي
 (A) و 10 گروه فرعي (B) مي باشد. (البته 10 گروه،ستون) به 8 گروه فرعي (B) تقسيم شده است.
از يك ديدگاه مي توان عناصر جدول را به دسته هاي فلز و نافلز و شبه فلز و
 گاز نجيب تقسيم كرد.

فلز: عناصري كه در لايه آخر (لايه ظرفيت) كمتر از سه الكترون دارند. تمايل به از دست دادن الكترون دارند. بيش از 80% عناصر جدول فلز هستند كه به جزء جيوه همگي جامدند و ويژگي هاي مشترك زير دارند.


1-
 رساناي خوب گرما و برق هستند.
2-
 سطح براق دارند.
3-
 قابليت چكش خواري و شكل پذيري دارند.


نافلز:
 عناصري كه در لايه ظرفيت بيشتر از چهار الكترون (پنج ـ شش ـ هفت) دارند. تمايل به گرفتن الكترون دارند. بيشتر به حالت گاز هستند (بجزء برم) و آن نافلزاتي كه جامدند ويژگي هاي زير را داراست.
1-
 رساناي خوبي براي گرما و برق نيستند.
2-
 سطح براق ندارند.
3-
 شكننده بوده و قابليت چكش خواري و مفتول شدن ندارند.

گاز نجيب:
عناصري هستند كه به دليل آرايش الكتروني خاص (لايه ظرفيت آنها پر و پايدار
 است.) و واكنش پذيري بسيار كمي دارند.

 


جدول تناوبي
 امروزي عنصرها:
متداول ترين شكل جدول تناوبي در حال حاضر توسط شيميدان ها مورد استفاده قرار
 مي گيرد براساس قانون تناوبي عنصرها استوار است. بر طبق اين قانون هر گاه عنصرها را براساس افزايش عدد اتمي در كنار يك ديگر قرار دهيم خواص فيزيكي و شيميايي آن ها به صورت تناوبي تكرار مي شود.
مهمترين نكته در جدول تناوبي تشابه آرايش الكتروني عنصرهاي يك خانواده در
 بسياري از گروه هاي اين جدول است. بنابراين با نگاهي به اين جدول تناوبي متوجه مي شويم كه خواص شيميايي عنصرهاي هم گروه به اين دليل مشابهند كه آرايش الكتروني آن ها به يكديگر شبيه است. پس مكان خاصي را در جدول تناوبي به خود اختصاص مي دهد.

معرفي گروههاي جدول تناوبي:
گروه (فلزهاي قليايي)
IA
گروه 2 (فلزهاي قليايي خاكي)
IIA
گروه هاي 2تا 3 (عناصر واسطه)
 (I-VIII)B
گروه هاي 13 تا 18
 IIIA-VIIIA 
هيدروژن خانواده تك عنصري

 ويژگي هاي گروه فلزهاي قليايي: IA
همگي فلزهايي نرم و با چاقو بريده مي شوند (بجزء ليتيم) و بسيار
واكنش پذيرند و به همين علت در طبيعت بصورت آزاد يافت نمي شود.
از بالا به پايين در اين گروه بر شدت واكنش پذيري آنها افزوده مي گردد.
سطح براق آن ها به سرعت با اكسيژن هوا وارد واكنش شده و تيره مي گردد.
همگي با آب سرد واكنش نشان مي دهند.
در زير نفت نگهداري مي شود تا از اكسيژن هوا و رطوبت محافظت شود.
محلول آنها در آب خاصيت قليايي از خود نشان مي دهد بنابراين مي تواند چربي
 ها
را در خود حل كند.
فرمول اكسيد فلزهاي اين گروه
 M2O مي باشد.

اين فلزهاي فعال با آب محلول بازي (قليايي) توليد مي كند.

همگي آرايش الكتروني ns1 (گاز نجيب) دارند و لايه ظرفيت آن ها ns1 است و تمايل دارند الكترون لايه آخر خود از دست بدهند تا به آرايش گاز نجيب پيش از خود برسند.

در اين گروه از بالا به پايين چگالي و شعاع اتمي و شعاع يوني افزايش

نقطه ذوب و جوش و انرژي نخستين يونش كاهش مي يابد.


اولين جهش بزرگ انرژي اين عناصر در
 IE2 آن ها اتفاق مي افتد



گروه فلزهاي قليايي خاكي
 : IIA


a- اين گروه سخت و چگال تر از گروه اول هستند و واكنش پذيري كمتري نسبت به گروه اول دارند. با اين وجود در طبيعت بصورت آزاد يافت نمي شود.
b- با آب محلول قليايي مي دهد. (بجزء برليم)
c- فرمول اكسيد آن ها MO است.
d- از بالا به پايين فعاليت شيميايي آن ها بيشتر مي شود.
e- همگي آرايش الكتروني ns2(گاز نجيب ) دارند و لايه ظرفيت آن ns2 است
f- و تمايل دارند كه اين الكترون هاي ظرفيتي را از دست بدهند تا به آرايش گاز نجيب برسند. (البته تمايل كمتر اين عناصر براي واكنش براي اين است كه براي رسيدن به آرايش گاز نجيب بايد دو الكترون از دست بدهد.)

g- در اين گروه از بالا به پايين چگالي و شعاع اتمي و شعاع يوني افزايش و نقطه ذوب و جوش و انرژي نخستين يونش كاهش مي يابد.
h- اولين جهش بزرگ اين عناصر در IE3 آن ها اتفاق مي افتد.
i- واژه خاكي براي اين مطلب بوده كه بسياري از تركيب هاي اين عناصر در آب حل نمي شوند و در خاك باقي مي مانند.

در توضيح چگال تر بودن گروه دوم مي توان گفت كه جرم اين فلزات بيشتر شده حجم نيز كوچك تر شده (هر چه از سمت چپ جدول به سمت راست برويم شعاع اتم كوچك تر شده در نتيجه حجم اتم كوچك تر مي شود.) بنابراين چگالي زياد مي شود. در گروه اول و دوم جدول نيز هر چه از بالا به پايين بياييم عناصر چگالتر مي شوند زيرا با افزايش حجم اتم جرم اتم نيز زياد مي شود. (اما نه چندان زياد)

در توضيح افزايش شعاع در هر دو گروه (همچنين در هر گروه ديگر از جدول) مي توان گفت شعاع به دو دليل زياد مي شود: 1ـ در هر گروه از بالا به پايين به ازاي هر تناوب يك لايه الكتروني به تعداد لايه الكتروني افزوده مي شود. پس با زياد شدن تعداد لايه شعاع اتم زياد مي شود. 2ـ دليل دوم با افزايش عدد اتمي در يك گروه تعداد اوربيتال هاي پر شده بين هسته و لايه ي الكتروني بيروني اتم افزايش مي يابد وجود الكترون ها در اوربيتال هاي دروني از تأثير نيروي جاذبه ي هسته بر الكترون هاي موجود در لايه بيروني مي كاهند پس شعاع افزايش مي يابد. به اين پديده اثر پوششي الكترون هاي دروني گفته مي شود.

بار مؤثر هسته: به بار الكتريكي مثبتي كه از طرف هسته بر اين الكترون ها وارد مي شود بار مؤثر هسته مي گويند.

 


گروه هاي سوم تادوازدهم ـ عنصرهاي واسطه: (1-8
B)

1. همگي فلز معمولي هستند و در صنعت و زندگي كاربرد دارند. اما واكنش پذيري شيميايي آن ها كمتر از گروه فلزهاي اول و دوم (فلزهاي فعال) است.

2. نسبت به فلزهاي گروه اول و دوم (فلزهاي فعال) چگال تر و دير ذوب تر هستند.

3. آرايش الكتروني آن ها بي نظم است و در لايه ظرفيت اين عناصر تعداد الكترون ها متغير است. پس ظرفيت آن ها گوناگون است. و

نمكهاي اين دسته رنگين است. (برخلاف گروه اول و دوم كه همگي آن ها نمك هاي بيرنگ و سفيد دارند.)

4. در اين عناصر زير لايه d در حال پر شدن است.

5. از چپ به راست روند شعاع آن ها نامنظم است.

6. اين عناصر (عناصر گروههاي B) در بين دو گروه اصلي IIA و IIIA قرار دارد.


7.
 به دو دسته تقسيم مي شوند:

عناصر واسطه (خارجي) و عناصر واسطه داخلي .

كه خود اين عناصر به دو دسته لانتانيدها و اکتينيدهاتقسيم مي شوند.


لانتانيدها:
 

همه فلزهايي براق
 هستند و واكنش پذيري قابل توجهي دارند. و شبيه به عنصر لانتان La57 مي باشد. و متعلق به خانه ي 57 جدول

 

مي باشد لانتانيدها عنصرهاي 57 تا 71 را تشكيل مي دهند. جزء بلوك (دسته f )مي باشد. و f4 آن ها در حال پر شدن است و در يك

 

رديف 14 تايي قرار دارند و متعلق به دوره ششم جدول مي باشد. اين فلزهاي طبيعي كمياب هستند.


اكتينيدها:
 

همه فلز
 پرتوزا (هسته ناپايدار) مي باشند. و شبيه به عنصر اكتينيم Ac 89 است. و متعلق به خانه 89 مي باشد. در اين گروه نيز

همانند گروه لانتانيدها زير لايه f در حال پر شدن است. در اين عنصرها ساختار هسته نسبت به آرايش الكتروني از اهميت بيشتري

برخوردار است. اوربيتال f5 آنها در حال پر شدن است و در يك رديف 14 تايي در بيرون جدول قرار دارند (اين دو سري چهارده تاي به علت اين كه اوربيتال داخلي f در حال پر شدن است كه مربوط به تراز انرژي داخلي تر مي باشد. واسطه داخلي گفته مي شود.)


عنصرهاي گروه هاي 13 تا 18 جدول
 تناوبي:
اين گروه ها دسته ي
 P جدول هستند زيرا در آنها اوربيتال هاي زير لايه P در حال پر شدن است .
در اين دسته عنصرهاي فلزي ـ نافلزي ـ شبه فلزي و گاز نجيب ديده مي شود. دو
 گروه مهم در اين دسته گروه 17 يا گروه هفتم اصلي

يا گروه هالوژن مي باشد. و گروه مهم ديگر گروه 18 يا هشتم اصلي يا گاز نجيب مي باشد.


ويژگي هالوژن ها:


1-
 با فلزها به آساني واكنش مي دهند و نمك ها را مي سازند (هالوژن در زبان لاتين به معني نمك ساز است.)
2-
 نافلزترين گروه جدول است. از بالا به پايين از ميزان فعاليت آنها كاسته مي شود.
3-
 آرايش لايه آخر آن ها با گرفتن يك الكترون به آرايش گاز نجيب پس از خود
مي رسند.
4-
 از بالا به پايين در اين گروه نقطه ذوب و جوش افزايش مي يابد.
5-
 در طبيعت به صورت آزاد يافت نمي شود (به علت واكنش پذيري زياد) و ملكول هاي آن دو اتمي است.


ويژگي هاي گازهاي نجيب يا بي اثر: گروه
 18
1-
 لايه آخر آن ها پر است.
2-
 واكنش پذيري بسيبار كم اين گازها نتيجه ي پايداري به خاطرآرايش ويژه مي باشد.
3-
 تك اتمي هستند. و نادر و كمياب در طبيعت مي باشند.
4-
 از بالا به پايين در اين گروه واكنش پذيري بيشتر مي شود. امروزه بي اثر بودن گازهاي نجيب ديگر مطرح نيست چون از كريپتون و زنون و رادون با واكنش پذيري كم چند تركيب ساخته اند. اما هنوز از هليم و نئون و آرگون هيچ تركيبي نساخته اند.


هيدروژن ـ يك خانواده تك
 عضوي:
1-
 اين عنصر فراوان ترين در جهان است ولي در روي كره زمين نهمين عنصر فراوان است.
2-
 تنهاست چون به هيچ عنصري شباهت ندارد.
3-
 با فلزهاي فعال (گروه 1 و 2) واكنش مي دهد (نقش يون منفي (آنيون) مي گيرد و تشكيل هيدريد مي دهد مثل (NaH)
4-
 با نافلزها نيز واكنش مي دهد (مثل HcL)
5-
 آرايش الكتروني لايه ظرفيت آن s1 است.
6-
 بيشتر پيوند كووالانس تشكيل مي دهد (آب فراوان ترين ملكول از هيدروژن با پيوند كووالانس مي باشد.)
7-
 آن را در طبيعت آزاد نمي توان يافت. اما تركيبات فراواني از آن مانند چربي ها و پروتئين ها و هيدرات كربن مثل قند و نشاسته را مي توان يافت.

 

شعاع اتمي:


چون الكترون ها در محدوده هايي حركت مي كنند كه شبيه به ابر به نظر مي رسند.
 با اين تشبيه مي توان تصور كرد كه تا چه اندازه اندازه گيري ابعاد اتم ها دشوار است. زيرا مرزهاي يك توده ابر مانند نامشخص و متغير است.
اندازه يك اتم به وسيله ي شعاع آن تعيين مي شود.
شيميدان ها
 شعاع اتم را با روش هاي گوناگون اندازه مي گيرند.


1-
 نصف فاصله ي بين هسته اي دو اتم مشابه در يك ملكول دو اتمي ،جور هسته با پيوند يگانه (ساده) به اين كميت اندازه گيري شده شعاع كووالانسي گويند.
براي اين كه طول پيوند شعاع اتمي محسوب شود بايستي پيوند ساده و اتم جور
 هسته باشد.

2- در اين روش از طول پيوند به هنگامي كه دو اتم (گاز نجيب) و دو ملكول مجاور را كه نسبت به هم به حالت مماس قرار گرفته اند استفاده مي شود. به نصف اين فاصله شعاع و اندر والسي مي گويند.
از روش هاي ديگر نيز مي توان به دست آورد به طور مثال براي به دست آوردن
 شعاع اتمي (كووالانسي) گازهاي نجيب از برون يابي از روي نمودار از منحني شعاع به شماره گروه بدست آورد چون گازهاي نجيب پيوند انجام نمي دهند معمولاً شعاع و اندر والسي در نظر مي گيرند.

نكته: هميشه شعاع و اندروالسي از شعاع كووالانسي بزرگتر است. به دليل تنوع در روش هاي اندازه گيري شعاع جدول مربوط به اين مقادير معمولاً با هم متفاوت است.


الكترونگاتيوي:
 ميزان تمايل نسبي يك اتم براي كشيدن الكترون هاي يك پيوند كووالانسي به سمت هسته خود را گويند. قويترين الكترونگاتيوي جدول فلوئور (F) مي باشد كه عدد 4 را به آن نسبت مي دهند. و ضعيف ترين الكترونگاتيو جدول (قويترين الكتروپوزتيو) نيز عنصر سزيم (Cs)است.
دو عامل در الكتونگاتيوي مؤثر است: 1ـ
 بار مؤثر هسته 2ـ شعاع اتمي

نكته: دو عامل در انرژي يونش مؤثر است: 1ـ شعاع 2ـ پايداري آرايش الكتروني


روندها و نظام هاي حاكم بر
 جدول:
 
لازم به ذكر است تمام نظام ها و قاعده ها و
 روندهاتقريبي است.

نكات:
1-
 در هر گروه: از بالا به پايين شعاع افزايش مي يابد.
2-
 در هر گروه: از بالا به پايين خاصيت فلزي افزايش مي يابد.
3-
 در هر گروه: از بالا به پايين الكترونگاتيوي كاهش مي يابد.
4-
 در هر گروه: از بالا به پايين نافلزي كاهش مي يابد.
5-
 در هر گروه: از بالا به پايين انرژي يونش كاهش مي يابد.
6-
 در هر تناوب: از چپ به راست شعاع كاهش مي يابد.
7-
 هر تناوب: از چپ به راست خاصيت فلزي كاهش مي يابد.
8-
 در هر تناوب: از چپ به راست الكترونگاتيوي افزايش مي يابد.
9-
 در هر تناوب: از چپ به راست نافلزي افزايش مي يابد.
10-
 در هر تناوب: از چپ به راست انرژي يونش افزايش مي يابد.


نكات:
 91 عنصر در جدول در طبيعت وجود دارد.
از عنصر 92 به بعد به طور ساختگي مي باشد.
دو عنصر مايع جدول به ترتيب جيوه (فلز) و برم (نافلز)
عنصر ها يا يک حرفي يا دو حرفي ياسه حرفي هستند.
1-
 دريك گروه با افزايش عدد اتمي شعاع اتمي افزايش مي يابد. و در هر دوره با افزايش عدد اتمي
(به طور كلي و بدون در نظر گرفتن استثنائات) شعاع اتمي كاهش مي يابد.

2-اگر نمودار شعاع اتمي بر حسب عدد اتمي را بررسي كنيم نشان مي دهد, ماكزيمم شعاع اتمي متعلق به فلزات قليايي و مينيمم شعاع اتمي متعلق به هالوژن ها است.
نکته: انرژي يونش گروه دوم به علت پر بودن اوربيتال
 s از گروه سوم و گروه پنجم به علت نيمه پر بودن اوربيتال هاي p آن از گروه ششم بيشتر است.

3-در هر گروه از بالا به پايين با افزايش شعاع اتمي الكترونگاتيوي كاهش از چپ به راست با كاهش شعاع اتمي الكترونگاتيوي افزايش مي يابد به طوري كه در هر دوره كمترين الكترونگاتيوي مربوط به فلز قليايي و بيشترين الكترونگاتيوي مربوط به هالوژن است.


4.
 تعيين دوره و گروه عناصر:

آخر عنصري به ns1 ختم شود. متعلق به گروه اول اصلي (IA) مي باشد. اين گروه فقط كاتيون يك بار مثبت توليد مي كند.

اگر آرايش لايه آخر عنصري به ns2ختم شود. متعلق به گروه دوم اصلي (IIA)مي باشد. اين گروه فقط كاتيون دو بار مثبت ايجاد مي كند.

اگر به ns2npx ختم شود 2+x گروه محسوب مي شود.

مثال:ns2np3 در گروه پنجم اصلي (VIIB) مي باشد.
اگر در عناصر واسطه لايه آخر به
 nsx(n-1)dyختم شود جمعx+y گروه مربوطه خواهد شد .

مثال :4s23d5گروه ((VII B) مي باشد .
نكته: طبق ايوپاك شماره گروه مجموعه الكترون هاي تراز
 s+p+(n-1)d مي باشد.

مثال: (براي عناصر دسته (P
5
s25p54d10گروه 17 ايوپاك يا گروه هفت اصلي VIIA

5. هنگام رسم آرايش الكتروني يون ها ابتدا آرايش الكتروني اتم را در حالت خنثي رسم كنيد. به اندازه بار مثبت از تعداد الكترون ها كم كنيد و به اندازه بار منفي بر تعداد الكترون ها بيافزايد.توجه داشته باشيد كه درعناصر واسطه ابتدا nsخالي مي شودو بعدd (n-1)

 

چرا اتم ها با هم پيوند انجام مي دهند؟
چرا در طبيعت مواد بيشتر به صورت تركيب يافت مي شود
چرا گازهاي نجيب در طبيعت به صورت اتمي وجود دارند.


اين ها سؤال هايي كه به دنبال پاسخ آن هستيم. حال به دنبال پاسخ خود جواب
 اين سؤال را در ويژگي اتم ها بايد يافت.


گازهاي نجيب در لايه اخر (لايه ظرفيت) خود همگي داراي هشت الكترون مي باشند (به جزء هليم) يعني لايه آخر آن ها پر و تكميل است پس ميلي به انجام واكنش ندارند
 اما اتم هاي ديگر به علت نقص درآرايش لايه آخرخود ميل به انجام واكنش دارند تا لايه آخر خود را پر و تكميل نمايند و پايدار شوند (يعني شبيه گازهاي نجيب شوند)


قاعده اكتت: عناصر تمايل دارند لايه آخر آن ها هشتايي شود. به نظر مي رسد
 اين حالت عناصر را به پايداري مي رساند. فلزها و نافلزها هر كدام به روش اين كار انجام مي دهند فلزها با از دست دادن و نافلزها با كسب الكترون به آرايش پايدار گاز نجيب مي رسند و اين امكان ندارد مگر بين فلز و نافلز با رد و بدل كردن الكترون پيوند انجام دهند و اين نوعي پيوند به نام پيوند يوني است.

 

اما آيا تمامي اتم ها فقط به اين طريق مي توانند اكتت شوند و به آرايش دلخواه خود برسند؟ پاسخ منفي است پس راه هاي ديگري نيز وجود دارد. پس انواع مختلف پيوندهايي كه اتم ها مي توانند انجام دهند آن ها را مي توانند به پايداري برساند. پس تشكيل پيوند راهي است براي رسيدن اتم ها به پايداري.


پيوند: يعني اتصال اتم ها
دو نوع پيوند اتم ها براي رسيدن به پايداري:
1.
 پيوند يوني
2.
 پيوند كووالانسي

kianoush atiqe بازدید : 31 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (0)
پادشاه بزرگ یونان، الکساندر، پس از تسخیر کردن حکومت های پادشاهی بسیار، در حال بازگشت به وطن خود بود. در بین راه، بیمار شد و به مدت چند ماه بستری 
گردید.
با نزدیک شدن مرگ، الکساندر دریافت که چقدر پیروزی هایش، سپاه بزرگش، شمشیر
تیزش و همه ی ثروتش بی فایده بوده است. او فرمانده هان ارتش را فرا خواند و گفت:
من این دنیا را بزودی ترک خواهم کرد. اما سه خواسته دارم. لطفاً، خواسته هایم را حتماً
انجام دهید. 
فرمانده هان ارتش درحالی که اشک از گونه هایشان سرازیر شده بود موافقت
کردند که از آخرین خواسته های پادشاهشان اطاعت کنند. الکساندر گفت:...  اولین خواسته ام این است که پزشکان من باید تابوتم را به تنهایی حمل کنند.
ثانیاً، وقتی تابوتم دارد به قبر حمل می گردد ، مسیر منتهی به قبرستان باید با طلا، نقره و سنگ های قیمتی که در خزانه داری جمع آوری کرده ام پوشانده شود. 
سومین و آخرین خواسته این است که هر دو دستم باید بیرون از تابوت آویزان باشد.
مردمی که آنجا گرد آمده بودند از خواسته های عجیب پادشاه تعجب کردند. اما هیچ کس جرأت اعتراض نداشت. فرمانده ی مورد علاقه الکساندر دستش را بوسید و 
روی قلب خود گذاشت و گفت : پادشاها، به شما اطمینان می دهیم که همه ی خواسته هایتان اجرا
خواهد شد. اما بگویید چرا چنین خواسته های عجیبی دارید؟ در پاسخ به این پرسش، الکساندر نفس عمیقی کشید و گفت:
من می خواهم دنیا را آگاه سازم از سه درسی که تازه یاد گرفته ام. می خواهم پزشکان تابوتم را حمل کنند چرا که مردم بفهمندکه هیچ دکتری نمی تواند هیچ کس را 
واقعاً شفا دهد. آن ها ضعیف هستند و نمی توانند انسانی را از چنگال های مرگ نجات دهند.
بنابراین، نگذارید مردم فکر کنند زندگی ابدی دارند.
دومین خواسته ی درمورد ریختن طلا، نقره و جواهرات دیگر در مسیر راه به قبرستان،
این پیام را به مردم می رساند که حتی یک خرده طلا هم نمی توانم با خود ببرم. بگذارید مردم بفهمند که دنبال ثروت رفتن اتلاف وقت محض است. 
سومین خواسته ام یعنی دستهایم بیرون از تابوت باشد، می خواهم مردم بدانند که من با دستان خالی به این دنیا آمده ام و با دستان خالی این دنیا را ترک می کنم.
kianoush atiqe بازدید : 42 پنجشنبه 01 اسفند 1392 نظرات (0)

 

آب گرم زودتر یخ میزند یا آب سرد؟

 

 

مسلما انتطار داریم آب سرد زودتر از آب داغ دچار انجماد شود ولی تجربه وتحقیق نشان داده عکس این واقیت صحیح است و آب داغ زودتراز آب سرد منجمد میشود.
قابل توجیه به نظر نمی رسد که آب 70درجه سانتی گراد سریع تر از آب 20درجه دچار انجماد شود به طور مثال اگر آب 20 درجه به 30 دقیقه وقت نیاز داشته باشدتا به دمای انجماد برسد ، آب 70 درجه مدت زمان بیشتری نیاز دارد چون در ابتدا باید زمانی را صرف کند تا از 70 درجه به 20درجه برسد و سپس همان 30 دقیقه را پشت سر بگذارد تا منجمد شود ولی واقعیت این است که وقتی آب از 70 درجه به20 درجه میرسد دچار تغییراتی می شود که پیامد این تغییرات می تواند منجر به این شود که زمان انجماد  آن کوتاهتر شود. اين پديده، اثر امپمبا  Mpemba effectنام دارد.
چنین پدیده‌ای، متناقض است، طی آزمایشات زیادی چنین چیزی مشاهده و ثبت شده است. در واقع قرن‌هاست که دانشمندان متوجه این پدیده شده‌اند و دانشمندانی مثل ارسطو، بیکن و دکارت، سال‌ها و قرن‌ها پیش آن را توصیف کرده‌اند.

چرا به این پدیده یعنی زودتر منجمد شدن آب داغ پدیده امپمبا مي گویند ؟
ولی تا سال ۱۹۶۹، یعنی زمانی که یک دانش‌آموز دبیرستانی تانزانیایی، به صورت تصادفی متوجه آن شد، این پدیده توسط دانش مدرن امروزی‌مان مورد بررسی قرار نگرفته بود.
به پدیده زودتر یخ زدن آب گرم نسبت به آب سرد، البته تحت شرایطی خاص اثر امپمبا Mpemba effect گفته می‌شود.
نخستین بار ارسطو ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح متوجه این پدیده شد. دانشمندان قرون وسطی، زمانی که می‌خواستند تئوری گرما را تبیین کنند، متوجه این پدیده شدند. در سال ۱۴۶۱، فیزیکدانی به نام جیووانی مارلیانی، ۴ اونس آب حرات‌دیده و آب معمولی را برای یخ زدن در بیرون قرار داد و در کمال تعجب مشاهده کرد که آب گرم‌تر، زودتر یخ بسته است، اما نتوانست توجیهی برای این مشاهده خود پیدا کند.
اما زمانی که تئوری مدرن گرما، توسط دانشمندان مختلف تبیین شد،  پیده امپمبا به کلی فراموش شد، اما ۵۰۰ سال بعد از آزمایش مارلیانی و بیشتر از ۲ هزاره بعد از ارسطو، این پدیده بار دیگر به صورت اتفاقی مشاهده شد.
این بار یک دانش‌آموز دبیرستانی تانزانیایی متوجه قضیه شد، داستان مشاهده او در مجله علمی نیوساینتیست به چاپ رسید.

در سال ۱۹۶۳، این دانش‌آموز که امپمبا نام داشت، به همراه دانش‌آموزهای دیگر برای مراسمی تدارک دیده بودند و می‌خواستند بستنی درست کنند. برای درست کردن بستنی همانطور که می دانید شیر جوشیده شده‌ای که به آن شکر اضافه شده،باید یخ بزند. امپمبا هم منتظر بود که ظرف شیر و شکرش سرد شود تا بتواند آن را داخل یخچال بگذارد. اما او عجله داشت و از طرفی می‌دید که اگر زود نجنبد، دانش‌آموزهای دیگر زودتر از او ظرف هایشان را در یخچال می‌گذارند و جایی برای ظرف او باقی نمی‌ماند، به همین علت ظرف سرد نشده‌اش را در یخچال گذاشت. اما او در کمال تعجب مشاهده کرد، که زودتر از دانش‌آموزهای دیگر که ظرف شیر و شکر سرد را در یخچال گذاشته بودند، موفق به تهیه بستنی شده است.
دبیر شیمی او هم در کلاس بود، امپمبا که تعجب کرده بود، در این مورد از دبیرش پرسید، اما دبیر شیمی او گفت که او ممکن است اشتباهی کرده باشد.
امپمبا اول کنجکاوی بیشتر نکرد و با همین توضیح قانع شد، اما مدتی بعد از یکی از دوستانش که در شهر تانگا بستنی‌فروشی می‌کرد، شنید که او برای اینکه زودتر موفق به تهیه بستنی شود، ظرف سردنشده را مستقیما داخل یخچال می‌گذارد. به علاوه امپمبا متوجه شد که همه بستنی‌فروشهای تانگا، همین کار دوستش را می‌کنند.
مدتی بعد در دبیرستان، امپمبا سؤالش را مطرح کرد، اما معلمش حاضر به قبول آن نشد و به شوخی گفت که این چینن چیزی را فقط شیمی امپمیا می‌گوید و نمی‌توان نشانی از آن در دانش فیزیک جهانی پیدا کرد. اما امپمبا مجددا در آزمایشگاه زیست‌شناسی، این پدیده را با استفاده از ظرف آب گرم و سرد تکرار کرد و دوباره به همان نتیجه سابق رسید.
مدتی بعد یک استاد شیمی به نام دکتر آزبورن از دبیرستان امپمبا بازید کرد، امپمبا از فرصت استفاده کرد و از دکتر آزبورن هم در مورد این پدیده پرسید. آزبورن توجهی نداشت ولی به امپمبا قول داد، این مورد را بررسی کند. آزبورن از یک تکنسین آزمایشگاه خواست که این پدیده را امتحان کند، او هم به همان نتیجه امپمبا رسید. سرانجام در سال ۱۹۶۹، مشاهدات امپمیا و دکتر ازبورن به چاپ رسید و پدیده زودتر یخ زدن آب گرم، به اثر امپمبا، موسوم شد.
شرایطی که تحت آن پدیده امپمبا را می‌توان مشاهده کرد، بسیار خاص هستند، شکل یخچال یا منبع سردکننده، شکل ظرف، ناخالصی و میزان گاز موجود در آب، همه در رخ دادن اثر امپمبا مؤثر هستند
 به عبارت بهتر دلیل واحدی برای پدیده ممبا وجود ندارد و عوامل مختلفی در ایجاد این پدیده موثر هستند این دلایل عبارتند از :
۱- تبخیر:

 فرض کنید، دو ظرف حای آب ۷۰ درجه و آب ۳۰ درجه داریم و آنها را سرد می‌کنیم. هنگامی که آب گرم‌تر سرد می‌شود، مقداری از حجم آن تبخیر می‌شود، این مقدار حجم تبخیر شده آب از ۲ راه باعث تسهیل یخ زدن آب گرم‌تر می‌شود:
الف – مقدار جرم آب گرم‌تر را کم می‌کند.
ب- برای تبخیر نیاز به مقداری گرما است، آب تبخیر شده این گرما را از آب مایع می‌گیرد.
البته بدیهی است که تبخیر، به تنهایی نمی تواند اثر امپمبا را توجیه کند.
۲- گازهای حل شده در آب:

هر چقدر آب گرم‌تر باشد، میزان گاز حل شده کمتری در خود دارد، بنابراین جریان‌های همرفتی در آن تسهیل می‌شود و آب به صورت یکنواخت‌تری خنک می‌شود. به علاوه آبی که گاز کمتری دارد، نیار به از دست مقدار کمتری گرما برای تبدیل شدن به یخ دارد.
۳- اثر سطح داغ:

 وقتی آب گرم‌تر سرد می‌شود، جریان‌های همرفتی در آن به وجود می‌آید و توزیع گرما در آن به صورت یکنواخت نخواهد بود. چینن چیزی باعث می‌شود که یک لایه آب گرم در بالای لایه آب سرد در آن ایجاد شود. به این پدیده اثر سطح داغ می‌گویند. این دو لایه‌ای شدن آب گرم‌تر، باعث می‌شود که سرعت خنک شدن آن نسبت به آب در ابتدا سردتر، بیشتر شود.
۴- اثر بر محیط اطراف:

محیط اطراف ظرف‌های حاوی آب گرم و آب سردتر، هم بر یخ زدن آب‌ها اثر می‌گذارد. مثلا اگر آب گرم و سرد، هر دو روی لایه‌ای از یخ در یخچال قرار داده شوند، آب گرم‌تر ممکن است، در ابتدا باعث ذوب شدن مقداری یخ شود و در یخ فرو رود و در نتیجه شرایط بهتری برای یخ زدن پیدا کند.

 در زير به توضيح بيشتر اين عوامل مي پردازيم:
تبخیر :
وقتی آب داغ بتدریج سرد می شود بخشی از آب به شکل بخار خارج می شود و جرم آب کاهش می یابد . کاهش جرم آب سبب می شود آب باقی مانده با از دست دادن گرمای کمتری منجمد شود و فرآیند انجماد تسریع شود اگرچه فرآیند تبخیر و کاهش جرم آب یکی از عوامل مهم در ایجاد پدیده ممباست ولی تنها عامل نیست بطوریکه حتی با حذف تبخیر هم پدیده ممبا مشاهده میشود به عبارت بهتر اگر آب داغ را در یک طزف دربسته ریخته و مانع از تبخیر و کاهش جرم شویم باز هم آب داغ سریع تراز  آب سرد منجمد میشود . پس علاوه بر تبخیر عوامل دیگری هم در این مورد تاثیر گذار هستند
خروج گازهای حل شده از آب :
می دانیم که انحلال پذیری گازها با افزایش دما کاهش می یابد و نیز میدانیم که وجود ذراتحل شونده در یک حلال موجب کاهش دمای انجماد میشود  بنابراین می توان پذیرفت آب سرد حاوی میزان بیشتری از گازهای محلول بوده پس دمای انجماد پائین تری دارد و فرایند انجماد آن کند تر اتفاق میافتد . ولی این هم باز به تنهائی برای توجیه پدیده ممبا کفایت نمی کند زیرا اگر یک مقدار آب را به دقت جوشانیم تا گازهای محلول درآن کاملا خارج شود بعدآن را تا دمای 20درجه سرد کنیم و یک گاز جوشیده بدون گاز را در شرایط دمائی 70درجه نگهداریم باز هم آب 70درجه سانتی گراد زودتر منجمد میشود 
تاثیر محیط :
آب داغ ممکن است محیط اطراف خود را دچار چنان تغییراتی کتد که پس از آن انجماد سریع تر اتفاق بیفتد مثلا وقتی ظرف حاوی آب داغ را برروی برفک یخچال قرار میدهیم برفک یخچال ذوب میشود در این صورت آب گرم تماس بهتری با دستگاه سردکننده خواهد داشت ولی اگر چه این عامل هم میتواند تاثیرگذارباشد ولی به تنهائی نمی تواند پدیده ممبا را توجیه کند چون حتی وقتی هردو ظرف برروی یک سطح عایق قرار داده شوند بطوریکه ذوب برفک یخچال اتفاق نیفتدباز هم پدیده ممبا دیده میشود
ابر سرد شدن :
ابر سرد شدن نیز به عنوان یکی از دلایل ایجادپدیده ممبا مطرح شده است . منظور از ابر سرد سدن این است که آب در دمائی پایین تراز صفر درجه منجمدشود.دردمای صفر درجه مولکولهای آ ب میخواهند به شکل بلور یخ ساختار منظمی بگیرند یعنی حرکات کاتوره ای خود را به عنوان یک مایع از دست می دهند ولی گاهی اوقات ذرات آبی که تاحد صفر درجه سرد شده اند هیچ بهم پیوستگی نمی بینند بنابراین آب تادمائی زیر صفر درجه بدون یخ زدن سرد میشودآزمایشات نشان می دهد آبی که درآغاز گرمتر بوده تنها تا 2 درجه ابر سرد می شود در حالی که آبی که از آغاز سردتر بوده تا 8 درجه ابر سرد می گردد بنابراین آب سرد دیرتر منجمد می شود .البته درستی فرایند ابر سرد شدن هنوز کاملا تائید نشده است ولی حتی در صورت تائید نمی تواند توجیه خوبی برای پدیده ممبا باشد چون به جای آنکه معما ، معمای دیگری قرار میدهد چرا باید آبیکه درایتدا گرمتر بوده بیشتر از آبی که درآغاز سردتربوده ابر سرد شود ؟البته یک پاسخ برای این سوال این است که چون آب سرد حل شوند گازی شکل بیشتری دارد دمای انجماد آن کمتر است . ولی چنانچه در بخش گازهای حل شده گفته شد حتی در صورت خروج کامل گازهای محلول باز هم پدیده ممبا اتفاق می افتد
همرفت :
توجیه دیگری برای پدیده ممبا توجه به این واقیت است که دمای آب غیر یکنواخت میشود و همچنانکه آب سرد میشود گرادیان های دما و جریان های همرفت افزایشمی یابند . با افزایش دما چگالی آب کاهش می یابد بنابراین پس از گذشت زمان ، همچنانکه آب سرد می شود برروی سطح آب یک سطح داغ فوقانی ایجاد می شود یعنی دمای آب در سطح بشتر از دمای متوسط آب درکف ظرف خواهد بود  . اگر آب دمای خود را اساسا از سطح از دست بدهد این به آن معنی است که آب گرمارا سریع تر از حالتی از دست می دهد که با در نظر گرفتن دمای متوسطش ازآن انتظار میرفت . به عبارت بهتر برای هر دمائی هرچه توزیع دمائی آب غیر یکنواخت تر باشد اتلاف گرما بیشتر است در واقع آبی که داغ تر است به سرعت دچار کاهش دما می شود و موجب ایجاد جریانهای همرفتی می گردد .برقراری این جریانهای همرفتی سبب میشود که دمای آب از بالا تاپائین بشدت دچار تغییر شود ولی آبی که دمای کمی دارد  آهسته تر سرد می شود پس سرعت ایجاد جریان های همرفتی هم در آن کمتر است ودیرتر دچار کاهش دما می شوددر یک مثال واقعی میتوان فرض کرد آب گرم تر ، از دمای 70 درجه وآب سردتر از دمای 30 درجه آغاز کند . وقتی دمای متوسط آب 30درجه است همه جای آن به طور یکنواخت 30درجه دارد درحالیکه وقتی آب گرم به دمای متوسط 30درجه می رسد سطح آن دمایی بسیار بیشتر از 30درجه دارد بنابراین گرما را سریعتر از آبی ازدست می دهد که در همان دمای متوسط قرار داردبه نظر میرسد جریان های همرفتی میتواند به تنهائی پدیده ممبا را توجیه کند ولی این مشروط به آن است که بتوانیم یک مدل نظری برای جریانهای همرفتی داشته باشیم ولی چنین مدلی هنوز بدست نیامده است

 


 

 

 

 

 

 


اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 3
  • بازدید سال : 9
  • بازدید کلی : 664